ادبیات یک جامعه آیینهای تمام نما از حال و روز و تاریخ آن جامعه است، بنابراین برای شناختن وقایع و اتفاقات سیاسی و تاریخی یک جامعه میتوان آثار ادبی و فرهنگی آن را با دقت و جدیت مورد توجه و تأمل قرار داد. هر تحول اجتماعی و سیاسی، خواه ناخواه همه شئون جامعه از جمله ادبیات را تحت تأثیر قرار میدهد که این امر در مورد وقایعی چون انقلاب مشروطه، کودتای ۱۳۳۲، شهریور ۲۰ و اشغال ایران توسط متفقین نیز صدق میکند. در هر دوره شاهد این هستیم تغییراتی در آثار ادبی هم از لحاظ مضامین و هم از لحاظ شیوه بیان روی میدهد بخصوص در عصر مشروطه که بسیاری از ژانرهای ادبی از آن زمان با شکلگیری و ظهور احزاب متنوع پدید آمد. ادبیات در عصر مشروطه تاحد زیادی مردمی شد و از پوسته بلاغی خشک خود که مختص به اشراف و تحصیلکردگان بود رهایی یافت و به یک ابزار مهم و موثر در مبارزه سیاسی تبدیل گردید؛ چنانکه ادبیات مشروطیت یکی از سیاسیترین دورههای ادبی ایران را به خود اختصاص داد. در مقاله حاضر به تاریخچه شکلگیری احزاب و فراز و فرود آنها در بستر وقایع سیاسی و تاریخی و رابطه آن با ادبیات و تحول آثار ادبی در تاریخ معاصر پیش از انقلاب اسلامی پرداخته شده است.